نظام فرهنگ موضوعی در سازمان دهی اطلاعات

یکشنبه, 30 آذر 1393 ساعت 15:34
    نویسنده: مصطفی علیمرادی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

چکیده

تحلیل متن (Text Analysis)، زمانی حوزه ای از مطالعه در پردازش زبان طبیعی و بازیابی اطلاعات بوده است. از آنجا که بیشتر فنون جست وجوی اینترنت مبتنی بر متن است، تحلیل متن همچنین اجازه گسترش به حوزه اینترنت را نیز یافته است. به گونه معمول، داده های متنی نیمه ساختاریافته اند و انسان می تواند به سادگی آن را بخواند و تفسیر کند. فنون تحلیل متن ممکن است به استخراج ویژگی های کلیدی مرتبط از یک متن، طبقه بندی اسناد متنی مبتنی بر محتوای مفهومی، نمایه سازی اسناد، استخراج دورنمای مجموعه بزرگ اسناد متنی، سازمان دهی مجموعه های بزرگ اسناد به شیوه ای مؤثر، بهبود تأثیر فرایند جست وجوی خودکار و نیز تشخیص اسناد اضافی در پایگاه داده های متنی بزرگ به کاررود.

پژوهشگران مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی بر محتوای نرم افزارهای عرضه شده، پژوهش هایی انجام داده و آن را غنی نموده و با شیوه های گوناگون نظام مند کرده اند که از آن جمله می توان به معجم موضوعی اشاره کرد که در ذیل به آن پرداخته خواهد شد.

کلیدواژگان: معجم موضوعی، نمایه، تکواژه، موضوع، چکیده، مرتبطات.

معجم موضوعی (چکیده نویسی)

تبیین شیوه

شیوه معجم موضوعی، ارائه کننده اطلاعات طبقه بندی شده بر اساس موضوع (چکیده)، نمایه و تکواژه، همراه با قابلیت های معاجم لفظی است.

در این شیوه، به ترتیب چکیده متن با نشانی دهی دقیق به منزله موضوع، زیرعنوان های ترکیبی استخراجی از موضوع به مثابه نمایه و عناوین و تعابیر کلی تر برای رسیدن به نمایه ها به منزله تکواژه توسط محققان متخصص تولید شده است.

اطلاق موضوع (چکیده) به متن، این گونه انجام می شود که محققان نخست یک فصل را کاملاً مطالعه می کنند و سپس مطالب آن را در عبارات و اصطلاحاتی می آورند. این موضوعات (چکیده ها) را به اصطلاح «روح کلی فصل» نامیده اند. این چکیده ها به شکل موضوعات عادی، استنباطی یا موضوعات دیگر که هر یک با علامتی ویژه استخراج می گردد، ثبت می شوند. هرگاه مطلبی به صراحت در متن نیامده باشد و از لوازم به شمار نیاید، با علامت خاص ثبت می گردد تا بیانگر برداشت شخصی محقق از متن باشد.

از ارکان معاجم موضوعی، نشانی موضوعات است. روش نشانی دهی، بر اساس سطر و کلمه انجام می گیرد؛ به این گونه که آغاز هر مطلب در موضوعات کاملاً مشخص گردید و برای نمونه، اگر مطلب از وسط سطر 5 آغاز شود، شماره سطر و شماره کلمه در جای ویژه ثبت شده و در برنامه نیز تعیین می شود. (رستمیان، 1379)

نمونه موضوع برداری (چکیده نویسی) از متن:

اما والله لقد تقمصها ابن أبی قحافه

این گونه است:

صبر امیرالمؤمنین(ع) در برابر غصب خلافتش

استخراج نمایه از چکیده: از دیگر ارکان معجم موضوعی، نمایه است. نمایه ها، واژه هایی مرکب هستند که از محتوای موضوع خبر می دهند؛ بدین ترتیب، با دانستن این ترکیبات که غالباً در ذهن محقق آشنا به یک علم نقش بسته است، می توان تمام موضوعاتی را که این نمایه از آن استخراج شده است، به دست آورد.

در برنامه معجم موضوعی، نمایه ها مرکب از دو واژه یا بیشتر است؛ به این صورت که از موضوعات، ترکیبات دو  یا سه کلمه ای استخراج گشته و این ترکیبات، «نمایه» خوانده می شوند.

برای نمونه از چکیده: «صبر امیرالمؤمنین(ع) در برابر غصب خلافتش»، نمایگان: «خلافت امیرالمؤمنین»، «غصب خلافت» و «صبر امیرالمؤمنین» را می توان استخراج  کرد.

تک واژه: استخراج تک واژه در ضمن مرحله ای از مراحل هماهنگ سازی نمایه ها ایجاد می شود. در این مرحله، نمایه های مختلف با هم مقایسه شده و برای هر یک از این نمایه ها که در یک جهت با هم شریک باشند، یک واژه مشابه انتخاب می شود و بدین وسیله نمایه ها در قالب تکواژه ها منظم می شوند. با تجزیه نمایه ها و ضمیمه کردن آنها به یکدیگر و اعمال ویراستاری، حذف پیشوندها و پسوندها و یا افزایش «ال»  به اول کلمات و یا حذف کلمات زاید و غیر کاربردی، واژه های ابتدایی تولید و جهت هماهنگ سازی بیشتر آماده می شوند.

فهرست های ایجادشده از کلمات نمایه ها، با استفاده از تنظیم های گوناگون و اعمال قواعد خاص واژه سازی، همچون: تبدیل کلمات تثنیه و جمع به مفرد، تبدیل کلمات مؤنث به مذکر، تبدیل واژه های منفی به مثبت و... یکسان سازی شده و هماهنگی های لازم بین تکواژه ها ایجاد می گردد.

برای نمونه، واژگانی چون: «غصب»، «امیرالمؤمنین»، «خلافت» و «صبر» را از نمایگان پیش گفته می توان استخراج  کرد.

سیستم های جانبی: ایجاد نظام های جانبی در تکواژه ها، سبب افزایش ضریب بازیابی اطلاعات می گردد. این نظام ها عبارت اند از:

- نظام مترادفات: از آنجا که نمایه های ترکیبی هر مفهوم، تحت یک کلیدواژه گردآوری شده اند، در صورت تغایر الفاظ به کارگرفته شده توسط کاربر و محقق نمایه ساز، رایانه پاسخی برای این جست وجو ارائه نخواهد کرد. برای جلوگیری از این اشکال، تمامی الفاظ دال بر معنای واحد باید در ضمن نظامی به یکدیگر ارجاع داده شوند که «سیستم مترادفات» خوانده می شود. آشنایی با اصطلاحات و واژه های رایج در علوم اسلامی و تفکیک خصوصیات موارد استعمال کلمات از معانی حقیقی آنها، از ضروری ترین مقدمات این پژوهش است.

برای نمونه، نظام مترادفات نمایگان و واژگان فوق چنین است:

شکیبایی <-----------> صبر

علی بن ابی طالب(ع) <-----------> امیرالمؤمنین

- نظام مشترکات: به سبب آنکه معاجم موضوعی در صدد ارائه معجمی از مفاهیم است و از طرفی، دسترسی به مفاهیم، تنها به واسطه الفاظ صورت می گیرد، استفاده از الفاظی با بیش از یک معنا، در روند پژوهش اخلال ایجاد می کند؛ هرچند در نمایه سازی باید از الفاظ مشترک یا متجانس پرهیز کرد. همیشه این احتمال وجود دارد که کاربر، همان لفظ مشترک را جهت بیان مفهوم مورد نظر خود به کارگیرد. از این رو، باید تمام الفاظی را که برای بیش از یک معنا  هرچند به صورت تعینی  وضع شده اند و دست کم یکی از این معانی در معجم مزبور به کاررفته است، به معانی متعدد تقسیم کرد. تمییز الفاظ مشترک، در این نظام صورت می پذیرد. با انتخاب الفاظ مشترک توسط کاربر، نخست تمام معانی محتمل آن معرفی می شود و سپس با انتخاب هر معنا پاسخ های مربوطه به نمایش در می آید. افزون بر آشنایی با معانی متفاوت واژه ها در بخش های گوناگون متون و علوم، یافتن معادل مناسب و تفکیک بین معانی، از ضروریات این بخش از پژوهش است؛  برای نمونه:

ولایت با دوستی، خلافت، سرپرستی، جانشینی و... در معنا مشترک اند.

- نظام مرتبطات: گاه محققان در جست وجوهای خود، حوزه ای از معانی را در نظر دارند که مفهوم خاصی که از آن سؤال دارند، تنها شامل بخشی از این حوزه است. این نیاز که در غالب پژوهش های گسترده به خوبی آشکار است، محتاج ایجاد رابطه بین کلیدواژه هایی است که ارتباط مفهومی تنگاتنگی با یکدیگر دارند. از سوی دیگر، گرچه برخی از مفاهیم به صورت مستقیم در ضمن متون مطرح نگشته اند، مباحث درباره آنها به تفصیل بیان شده است. ایجاد ارتباط بین مفاهیمی که کلیدواژه نیستند  ولی مرتبطات آنها به مثابه کلیدواژه در ضمن برنامه درج شده است (مرتبطات محض)  با کلیدواژه ها، از دیگر وظایف سیستم مرتبطات به شمار می رود؛ برای نمونه:

امیر المؤمنین <-----------> ائمه

خلافت <-----------> وصایت

غصب <-----------> ظلم

ظلم <-----------> حق

شناخت روابط مفهومی بین کلیدواژه ها، اتکا و وابستگی بحث های مختلف علوم اسلامی به یکدیگر و انواع ارتباطات کاربردی بین مفاهیم، ضمن پرهیز از افراط در ارجاع، از ویژگی های بایسته این مرحله است.

- نظام اعلام: در این نظام، تمام اسامی خاصی که در فهرست کلیدواژه ها قرار دارند، استخراج شده و در قالب فهرست هایی همچون: اعلام اشخاص، کتب، قواعد و براهین، گروه ها و فرقه ها و اماکن و ازمنه تبویب می گردند، تا امکان دستیابی سریع به این مفاهیم را برای کاربر فراهم آورند. (موسوی، 1387)

مشکلات معجم موضوعی

مشکلات این شیوه از پژوهش متن از چند دید قابل بررسی است:

1. وقت گیر و پرهزینه بودن: استخراج چکیده (موضوع) از متن، مستلزم صرف وقت بسیار است؛ زیرا محققان زبده باید نخست بر کل متن و مفاهیم مندرج در آن آگاهی کامل داشته باشند و سپس سطر به سطر متن را بخوانند و موضوع های مطرح در آن را استخراج کنند. از آنجا که این شیوه به گونه معمول بر متونی که وحدت موضوعی خاصی ندارند، یعنی به دانش های گوناگون باز می گردند، نیز اعمال می شود، پژوهشگر باید با حدت  ذهن، و توجه به دلالت های موجود در متن، موضوع هایی را که به دانش های گوناگون مرتبط است، استخراج کند.

برای نمونه، از بند «أَصْلُ الْإِنْسَانِ لُبُّهُ وَ عَقْلُهُ دِینُهُ وَ مُرُوَّتُهُ حَیثُ یجْعَلُ نَفْسَهُ وَ الْأَیامُ دُوَلٌ وَ النَّاسُ إِلَی آدَمَ شَرَعٌ سَوَاءٌ» چندین موضوع استخراج شده است: «تقویم جمال الرجال بعقولهم و عقول النساء بجمالهن»؛ «تداول ملک الدنیا بین الناس»؛ «مساواة بنی آدم و عدم تفاضلهم فی النسب»؛ «کون العقل معیار کمال الإنسان و دینه معیار عقله و ما یرضی لنفسه معیار مروته».

2. وابسته بودن به برداشت های گوناگون پژوهشگران: موضوعاتی که پژوهشگران از متن استخراج می کنند، به دانش، علایق و سلایق ایشان بسیار وابسته است؛ برای نمونه، پژوهشگری که دانش فلسفی اش بیشتر از دیگر موضوعات است و به این مباحث نیز دلبسته است، از متنی خاص برداشتی متفاوت از پژوهشگر دیگری خواهد داشت که علایق و دلبستگی ها و دانش در حوزه ای دیگر دارد. از این گذشته، حتی یک پژوهشگر، ممکن است در چند دوره زمانی متفاوت، برداشت های گوناگون از یک متن واحد داشته باشد.

3. وابسته بودن به دلالت های گوناگون متن: یک متن ممکن است چندین دلالت گوناگون داشته باشد؛ به گونه ای که یک پژوهشگر، به سبب ناآشنابودن با موضوع آن دلالت ها، نتواند آن را کشف کند؛ برای نمونه، یک متن خاص ممکن است دلالت لفظی به یک موضوع، و دلالت التزامی به موضوعی دیگر و دلالت منطقی به چند موضوع گوناگون داشته باشد. پژوهشگر به گونه طبیعی به همه موضوعات احاطه نخواهد داشت. از این رو، کاربران هرگز این اطمینان را نخواهند داشت که همه موضوعات و مباحث متن استخراج شده است.

4. دشواری استفاده از موضوعات در بازیابی اطلاعات: استفاده از این گونه شیوه سازمان دهی اطلاعات، برای کاربران نیز دشوار است؛ به گونه ای که کاربران برای استفاده از آن نیاز به آموزش دارند.

5. نبود نظم و سامان مبتنی بر حوزه دانش در تکواژگان به منظور سهولت بازیابی اطلاعات برای کاربر: تکواژگان در برنامه های موضوعی، تنها به شکل الفبایی فهرست شده اند و کاربر برای یافتن تکواژه های هم موضوع (دانش) هیچ راه سریع و آسانی ندارد. بر این اساس، شاید مناسب بود کلیدواژگان افزون بر سامان الفبایی، به شکل درخت دانش سازمان یابند تا کاربر با راحت تر به آنچه می خواهد، دست یابد.

نمونه های مشابه معاجم موضوعی خارج از مرکز

این دست پژوهش ها بر متون به گونه معمول تحت عنوان چکیده نویسی و نمایه سازی جای می گیرد. البته کارهای انجام شده خارج از مرکز به تمامه منطبق بر شیوه مرکز نیست.

بنابراین، شیوه موضوعی دارای دو بخش عمده است: چکیده نویسی و نمایه سازی. در ذیل، به تفکیک هر یک از این بخش ها تبیین خواهد شد.

1. چکیده نویسی:

چکیده در ادبیات کتابداری و اطلاع رسانی، با خلاصه تفاوت دارد؛ به این گونه که: چکیده (Abstract) بیان مختصر و دقیق مطالب یک نوشتار است؛ اما خلاصه (Extract) بیانی کوتاه از محتوای یک متن است که با استفاده از جملات همان متن نوشته می شود.

چکیده، خود اقسامی گوناگون دارد:

- چکیده راهنما: به سادگی درباره محتوای متن (کتاب یا مقاله) توضیح می دهد. از این رو، چکیده راهنما نتایج گوناگونی را که در بررسی یا تحقیقی خاص به دست آمده، بیان می کند؛ این گونه از چکیده، دربردارنده اطلاعاتی درباره هدف، محتوا و روش شناسی متن است.

- چکیده تمام نما: محتوای متن و از جمله نتایج آن را خلاصه می کند؛ یعنی تنها به تلخیص نتایج می پردازد.

- چکیده انتقادی: نوشتاری است که به ارزش یابی متن می پردازد. چکیده نویس، دیدگاه های خود را درباره یک اثر بیان کرده و احتمالاً آن را با آثار دیگران مقایسه می کند.

- ریزچکیده: منظور از این عبارت، چکیده بسیار ساخت مندی است که برای جست وجوهای رایانه ای طراحی شده است. این نوع چکیده، در واقع، آمیزه ای از چکیده و نمایه است و چنین تعریف می شود: «چکیده  نمایه ای که رایانه قابلیت خواندن و تعبیر آن را دارد.» اصطلاح هایی که در ریزچکیده به کارمی رود، از میان مجموعه واژگان کنترل شده، انتخاب شده اند و بر پایه توالی خاصی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند، برای مثال، این جمله را در نظر بگیرید: «در تشمّع کبدی (سیروز)، مقدار کمی روی در خون انسان وجود دارد.» در ساختار ریزچکیده، این عبارت را می توان بدین صورت بازنویسی کرد: «تشمّع/کبد/اندک/روی/خون/انسان.»

این گونه از چکیده نویسی بر آن است که تا حد امکان، از توالی کلمات در متن اصلی پیروی کند. محتوای متن را به همراه برخی جزئیات آن می توان با استفاده از تعدادی از این عبارات تصنعی تشریح کرد؛ هرچند به نظر می رسد که هدف اصلی استفاده از ریزچکیده ها، آسان سازی جست وجوهای رایانه ای باشد.

در این شیوه از چکیده نویسی که واژگان کلیدی گزاره ها استخراج می شود، دو مرحله موجود در شیوه موضوعی، یعنی موضوع و نمایه، فروگذار شده و تنها تکواژگان به ترتیبی که در جمله آمده اند، مرتب شده اند. (لنکستر، اف. دابلیو، 1388)

2. نمایه سازی:

نمایه سازی، عبارت از فرآیند توصیف و ارائه یک مدرک در قالب اصطلاحات برگرفته از محتوای موضوعی مدرک است و به شیوه های گوناگون صورت می پذیرد. نمایه سازی، در کاهش زمان بازیابی مدارک مؤثر است. از نمایه ها برای گروه بندی پیشینه ها، شناسایی مکان فیزیکی و بازیابی سریع آنها استفاده می شود. بدین ترتیب، کاربران با جست وجو در میان انبوهی از مدارک غیر ضرور، وقت خود را هدر نمی دهند. با انتخاب بهترین واژه ها که زبان جست وجوی کاربر را با نظامی از ارجاعات صحیح و کامل متناسب می کند، این هدف ها به خوبی برآورده می شوند. برخی کارشناسان، هدف نمایه سازی را هم جهت شدن با اهداف جست وجوی کاربران در یافتن مدارک، بر اساس شناخت محتوای آنها می داند.گسترش این فرایند، برای تعیین مکان صحیح مدارک و یافتن سریع آنها مفید است. به اعتقاد این کارشناسان، یکی از اهداف نمایه سازی، تعیین محتوای موضوعی مدارک و بیان آنها در اصطلاحات نمایه ای (توصیفگرها، سرعنوان های موضوعی، شماره های بازیابی یا کدهای رده بندی) برای بازیابی موضوعی است.

اقسام نمایه سازی

نمایه سازی را از دید چگونگی تهیه می توان به چند گونه دانست: نمایه سازی استخراجی (اشتقاقی: Extraction Indexing)،  نمایه سازی تخصیصی (انتسابی: Assignment Indexing) و ترکیبی از هر دو.

در نمایه سازی از طریق استخراج، از واژگان و عباراتی که واقعاً در مدرک وجود دارند، برای بیان محتوای موضوعی همان مدرک استفاد می شود. در این نوع نمایه، بیان های منتقل کننده معنا از متون استخراج شده، با تغییرات کمی وارد فایل جست وجو می شوند. این تغییرات جزئی عبارت اند از: جمع و مفرد کردن، استانداردسازی، جایگزین کردن واژه هایی به جای فعل و مواردی از این قبیل.

نمایه سازی تخصیصی، مستلزم اختصاس اصطلاحات به مدرک  از منبعی غیر از خود آن مدرک است. اصطلاحات ممکن است از ذهن نمایه ساز اختصاص یابند؛ مثلاً نمایه ساز می تواند اصطلاحاتی را که به وضوح در چکیده نیز نیامده است، به مدرک اختصاص دهد. عموماً نمایه سازی تخصیصی، مستلزم تلاش برای ارائه محتوای تحلیل موضوعی با استفاده از اصطلاحاتی است که از نوعی واژگان کنترل شده استخراج می شوند. (لنکستر، اف. دابلیو، 1388)

گاهی نمایه هایی از متن استخراج می شود و سپس با استفاده از واژگان کنترل شده، مانند سرعنوان های موضوعی و اصطلاح نامه ها، اصطلاح ها را هماهنگ و منتظم می کنند. مقصود از هماهنگی واژگان، ضمن برقراری روابط سلسله مراتبی، هم ارزی و هم بستگی میان واژگان، ارتباط هایی افزون بر آن است؛ همچون: اشتراک در همایندی در یک بستر گزاره ای در متن، مانند «الصلوه» و «الزکاه» در آیات قرآن؛ ارتباط به سبب تعلق به دوره تاریخی یکسان، مانند فرعون و موسی؛ ارتباط به سبب مشترک بودن در سنخ و صنفی خاص، مانند حافظ و سعدی؛ و یا ارتباط به سبب مصداق بودن برای مفهومی واحد، همچون فرعون و نمرود (مصداق های طاغوت).

چگونگی استفاده از معاجم موضوعی برای سازمان دهی اطلاعات

استخراج موضوع / چکیده، شاید به سبب مشکلات پیش گفته به صرفه نباشد. افزون بر آن، استفاده کاربران از موضوعات نیز چندان نیست که عرضه آنها را توجیه کند. کاربران باتجربه بیشتر از کلیدواژگان و نمایه ها سود می برند. برای تخصیص نمایه ها بر متن نیز شاید برداشت چکیده و پس از آن استخراج کلیدواژه و نمایه از آن، ضروری نباشد؛ زیرا بدون اینکه لازم باشد چکیده ای استخراج شود نیز می توان نمایگانی به متن اطلاق کرد.

بنابراین، به جای آنکه مراحل کار و در نتیجه هزینه و زمان را افزایش دهیم، به صرفه است که نمایه سازی تخصیصی صورت گیرد تا اینکه مفهوم متن به شکل موضوع استخراج گردد و از آن واژه و نمایه درآید.

شکل عرضه اطلاعات معاجم موضوعی به مخاطبان

کاربر در معاجم موضوعی برای دستیابی به اطلاعات بهتر است از تکواژه ها آغاز کند؛ به این گونه که با انتخاب برگه کلیدواژه، اصطلاحی را که در پی آن است، بیابد و پس از آن، اصطلاح های همایند را که به گونه پیش همارا در بخش نمایه عرضه شده اند، مشاهده کند. به این ترتیب، کاربر با گزینش هر نمایه، به موضوع/ موضوع هایی که نمایه از آن استخراج شده است، دست می یابد. موضوع ها، کاربران را به نشانی و سرانجام به متن دلخواه منتقل می کنند.

کاستی های عرضه

- این سیر، به نظر بسیار طولانی می نماید؛ به گونه ای که کاربر برای رسیدن به متن دلخواه، باید 6 مرحله را بپیماید. این، خود سبب دشواری در کار کاربر خواهد شد. افزون بر این، عرضه اطلاعاتِ بسیار متنوع درباره متن به مخاطب، ممکن است سبب سردرگمی او نیز بشود.

- از مهم ترین کاستی ها در این شیوه، نمود نداشتن این تحلیل ها در جست وجوست؛ به این گونه که آنچه لفظ آن عیناً در متن آمده، در نتایج عرضه می شود.

- برنامه نویسی این گونه شیوه ها نیز دشوار و پیچیده، و از این روی، وقت گیر است.

از همین رو، طرح هایی برای اصلاح شکل عرضه معجم های موضوعی پیشنهاد شده است که هم اینک به شکل آزمایشی نیز عرضه گردیده است. تصویر ذیل، بیانگر یکی از این نمونه هاست:

در این نمونه آزمایشی، هیچ گونه اطلاعاتی به کاربر عرضه نمی شود؛ بلکه یک نوار جست وجو و گزینه هایی برای محدود کردن دامنه در اختیار کاربر است که با وارد کردن اصطلاحی خاص، نتایج مرتبط به او نمایش داده می شود:

پیشنهادها

اصطلاحات نمایه ای و واژگان، در این دست نرم افزارها (معاجم موضوعی) عرضه می شوند و در کنار آن نمایه ها یا واژگان مرتبط، با عنوان مرتبطات با انتخاب کاربر به او نمایش داده می شود. این مرتبطات، شامل اصطلاحات اعم، اخص، مترادف و هم رده است؛ اما بر عکس اصطلاح نامه ها، هیچ تصریحی بر اینکه اصطلاح اعم، اخص یا وابسته کدام است، نشده است. بنابراین، اگر سلسله مراتب اصطلاحات معین گردد، این واژگان و نمایه ها، قابلیت تبدیل شدن به اصطلاح نامه را دارند.

برای نمونه، اگر بخواهیم به نمایه هایی که از نرم افزار بحار الأنوار استخراج شده، ساختار اصطلاح نامه ای بدهیم، چنین می شود:

اخلاق الزوجه

بج: اخلاق النساء

ا.ع: اخلاق

      الزواج و الأخلاق

ا.خ: أخلاق البکر

      أخلاق عائشه

      أخلاق فاطمه(ع)

ا.و: أدب الزوجه

      الأخلاق مع الزوجه

      الأخلاق مع العائله

      التعفف بالزوجه

      الجماع و الأخلاق

      الزوجة اللینه

      عفاف الزوجه

      مداراة الزوجه

با توجه به استخراخ حجم بسیار چکیده ها و برگرفتن کلیدواژگان و نمایه ها از آن، بسیار مناسب است هر یک از این فراداده ها به گونه چندبعدی ارتباطشان با دیگر اصطلاحات و عبارت ها معین شود. برای این منظور، شاید مناسب ترین شیوه آن باشد که با استفاده از اصطلاح نامه ها و فهرست واژگان هر شاخه از علوم اسلامی، فراوانی واژگان استاندارد، واژگان مرجوح و نیز رده یا طبقه هر اصطلاح مشخص شود. افزون بر طبقه (کلاس)، اوصاف و ویژگی ها، افرادِ آن اصطلاح نیز باید ذکر گردد.

شیوه استخراج موضوع (چکیده)، نمایه و تکواژه، مستلزم رعایت قوانین و مقرراتی افزون بر آنچه پیش تر گفته شد، می باشد که برای مراعات آن در اجرای یک برنامه، نیاز به تشکیل جلسات تحلیل و طراحی محتوایی است.

پشینهادهایی دیگر

1. پیشنهادهایی برای ساخت:

- صرف نظر کردن از چکیده نویسی (موضوع برداری) به سبب وقت گیر و پرهزینه بودن و کم بودن کاربرد آن در بازیابی متن؛

- آغاز کردن با نمایه سازی و ذکر نمایه های مرتبط (هم معنا، قسیم، مقسم، مصداق، مفهوم، هم موضوع، هم سنخ، همایند، متداعی، مشترک در موضوع، اشتراک در وصفیت برای موضوعی، و...) با روشن کردن نوع ارتباط برای کاربر؛ برای نمونه، اگر نمایه «وجود رابطی» از یک متن استخراج شود، آنگاه نمایه های مرتبط آن عبارت خواهند بود از: وجود محمولی، وجود مستقل، وجود اسمی، وجود فی نفسه (به مثابه هم معنا)، وجود رابط، وجود حرفی، وجود فی غیره، وجود نفسی، وجود لنفسه، وجود بنفسه (به مثابه قسیم)، وجود اعراض (به مثابه مصداق)، و... مصورسازی ارتباط نمایه ها برای نمایش مفهومی به کاربر، مانند:

شکل 1: مصورسازی روابط واژگان با استفاده از نمودارها

اعمال نمایه ها و تقسیم بندی آنها در جست وجو برای سهولت استفاده کاربران و مفهومی کردن جستجوها. در این زمینه، کتاب هایی چون: فرهنگ های لغات، اصطلاح نامه ها، نظام های مرتبطات، مترادفات و متضادها سودمند خواهد بود. از این دسته شاید بتوان به «فرهنگ طیفی» آقای فراروی اشاره کرد.

2. پیشنهادهایی برای استفاده:

- ساده کردن رابط کاربری و حذف گزینه های کم کاربرد؛

- کاستن از مراحل دستیابی به متن و محتوا.

منابع:

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: سه شنبه, 25 آذر 1393
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 73
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 48
بازدید 12037 بار
محتوای بیشتر در این بخش: « معجم تخصصی یا حاشیه نگاری متون
شما اينجا هستيد:خانه